همه مداد رنگی ها مشغول بودند بجز مداد رنگی سفید هیچکس به او کاری نمی داد همه می
گفتند"تو به هیچ دردی نمی خوری" یک شب که مداد رنگی ها تو سیاهی کاغذ گم شده بودن
مداد رنگی سفید تا صبح کار کرد ماه کشید مهتاب کشید آنقدر ستاره کشید که کوچک و کوچک تر
شد و صبح توی جعبه ی مداد رنگی ها جایش را هیچ رنگی پر نکرد
آنچه به پروردگارم مدیونم دوست داشتن دیگران است .... دکتر شریعتی
salam
poro file jaleby darid
tabrik migam beheton
hamin tor shere ziba ba mozice ziba
khli tahate tasir gharar gereftam
movafagh bashid
160937 بازدید
55 بازدید امروز
111 بازدید دیروز
400 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian